فاطمه فاطمه است بدون شک یکی از پرخوانندهترین متنهای مذهبی تاریخ ایران است.
هر
چند که این کتاب نیز مثل بسیاری از آثار دیگر دکتر علی شریعتی، در واقع
سخنرانی بلندی است در محل همیشگی سخنرانیهای معروف و پرطرفدار دکتر علی
شریعتی، حسینیه ارشاد.
شریعتی این سخنرانی را سال 1349 ایراد کرده
است و از آن تاریخ تاکنون، یعنی در طول نزدیک به 40 سال، همچنان نسخه صوتی و
متن آن که بارها به صورت کتاب منتشر شده است، دست به دست میگردد.
این
توفیق که درباره کمتر کتابی در ایران اتفاق افتاده است، البته شامل بسیاری
از آثار دیگر شریعتی نیز میشود. آثاری چون پدر مادر ما متهمیم، چه باید
کرد، ابوذر، هبوط و... که همگی در نسل جوان پیش و پس از انقلاب، نقش پل
ارتباطی را برای حرکت به سمت جامعهشناسی، فلسفه و نگاه عمیقتر به اسلام
دور از تحجر بازی میکردند.
در این بین، فاطمه فاطمه است شاید به
واسطه نگاه پیشرو همیشگی شریعتی به شخصیت محبوب مسلمانان، حضرت فاطمه (س) و
نیز نامی که بر این کتاب گذاشته شد، جایگاه ویژهای دارد. این نام که
آخرین جمله کتاب است، چنان در بین اهالی کتابخوان ایران مرسوم شد که به
مرور ساختار جمله فاطمه فاطمه است، همچون یک ضربالمثلی سر زبانها
افتاد...
زمانی که کتاب «فاطمه فاطمه است» را با دکتر تنظیم
میکردیم سه شبانه روز طول کشید. ما باید حداقل اندکی می خوابیدیم اما
شریعتی تکان نمی خورد و کار می کرد. شب سوم نزدیک صبح سیگارمان تمام شد.
چون هر دو ما بدون سیگار نمی توانستیم کار کنیم از فرصت استفاده کردم و به
دکتر گفتم یک چرت کوتاهی بزنیم تا مغازه ها باز شوند. بعد سیگار بخریم و
شروع به کار کنیم. من حتی نگفتم ما سه شب است که غذا نخوردیم و باید غذا
تهیه کنیم فقط گفتم سیگار تهیه کنیم.
برای اولین و آخرین بار شریعتی
تند حرف زد و گفت؛ خرسندجان تو فکر می کنی اگر من و تو چشمان مان را به هم
بزنیم باز هم حسینیه مال ماست و باز هم می توانیم کار کنیم. به نسل آینده
چه بگوییم؟ بگوییم خواب مان می آمد و چشمان مان را بستیم و کارمان را
ناتمام گذاشتیم. آیا نسل آینده ما را می بخشد. تا این حد که من پذیرفتم و
البته برخلاف تصوری که وجود داشت او خود را بزرگ نمی دانست و از خود تعریف
نمی کرد.
پرویز خرسند
سلام .من وبلاگتونو از سایت نیفگی پیداییدم.وب خوبی دارین
امیدوارم همیشه موفق باشین