دکتر شریعتی از دید دیگران

گفتارهایی پیرامون شخصیت و آراء دکتر علی شریعتی

دکتر شریعتی از دید دیگران

گفتارهایی پیرامون شخصیت و آراء دکتر علی شریعتی

خاطرات مسعود کیمیایی از علی شریعتی

من دکتر «علی شریعتی» را از کتاب‌ و سخنرانی‌هایش می‌شناختم و گاهی با هم در تماس بودیم. برای همین، دیدار من با «دکتر شریعتی» خیلی قبل‌تر از نمایش «قیصر» اتفاق افتاده بود. اما خیلی‌ها این ماجرا را نمی‌دانند. «دکتر شریعتی» را چندین‌بار دیده بودم، اما شب نمایش «قیصر» بود که از دور ایشان را دیدم و سلام‌و‌علیکی کردیم. این‌که می‌گویند «کیمیایی» هیچ‌وقت «دکتر شریعتی» را ندیده و با او حرف نزده، حرف درستی نیست.

 

یادم هست او «قیصر» و «گاو» را دیده بود و می‌گفت بین این‌دو، فیلم موردنظر ما «قیصر» است. چون معتقد بود «قیصر» فیلم «نر» و «پرحرکتی»‌ از کار درآمده است. خیلی هم «قیصر» را دوست داشت و ابراز لطف می‌کرد، اما من هیچ‌وقت درباره این فیلم با او حرف نزدم؛ یعنی هیچ‌وقت فرصتش پیش نیامد. «شریعتی» درباره فیلم با «عباس شباویز» مفصل حرف زده بود و برای او از خوبی‌های فیلم گفته بود. آن‌‌وقت‌ها، «دکتر» دوستان و مریدانی در «حسینیه ارشاد» داشت که پای حرف‌های او می‌نشستند. 

من البته همیشه به «حسینیه ارشاد» نمی‌رفتم، اما «شریعتی» را می‌شناختم. از آن جمعی که در «حسینیه ارشاد» پای حرف‌های «دکتر شریعتی» می‌نشستند، آقایان «فخرالدین انوار» و «سید محمد بهشتی» و «محمدعلی نجفی» بعد‌ها همگی نخستین مدیران سینمایی بعد از انقلاب شدند. یادم می‌آید آن‌ها، در سال‌های اول دهه 1350، یک‌بار تئاتری را براساس فیلم «رضا موتوریِ» من آماده کردند و در «حسینیه ارشاد» روی صحنه بردند. البته پایان آن‌را تغییر داده بودند.

 

یک‌روز «دکتر شریعتی» با من تماس گرفت و گفت «اجازه می‌دهی پایان فیلم را در این اجرایی که برای تئاتر می‌کنیم، تغییر بدهیم؟» آن‌ها می‌خواستند جایی را که «عباس‌قراضه» می‌آید، عوض کنند. به‌هرحال می‌خواستند آن را در «حسینیه ارشاد» اجرا کنند و به‌نظرشان باید تغییراتی در داستان می‌دادند.

 

من هم مخالفتی با کارشان نکردم. کارگردان آن نمایش به‌نظرم «فخرالدین انوار» بود و باقی، یا روی صحنه بازی می‌کردند، یا این‌که در پشت صحنه بودند. اما کلّاً می‌دانستم که دیدگاه‌های من و «شریعتی» با هم منطبق نیستند. برای همین هم بود که تماس‌های دائمی‌نداشتیم. هرازگاهی همدیگر را می‌دیدیم و حرف می‌زدیم. اگر چه این اتفاق در شب نمایش «قیصر» نیفتاد که او هم در سینما حاضر بود.

شریعتی را آنچنان که هست بشناسید

تاریخ نشان داده است که میان شرایط اجتماعی و تکامل اندیشه روشنفکران تاثیر متقابلی حکم فرماست. معمولاً یک روشنفکر حساس و صادق در یک محیط غیرانسانی احساس خفگی می‌کند و علیه نابرابری و استثمار دست به طغیان می‌زند. او با نیروی اندیشه‌اش که از طریق سخن گفتن و نوشتن بیان می‌شود، علیه سیستم فاسد جامعه‌اش اعلان «جهاد» می‌کند. واضح است که این وظیفه چندان ساده به نظر نمی‌رسد، چرا که متضمن رویاروئی شدید میان یک سیستم پرقدرت مادی و یک اندیشه به ظاهر ضعیف است. با همه اینها، صحیفه تاریخ پرصفحه بشریت نمونه‌های بسیاری را شاهد است که در این رویاروئی‌ها، یک اندیشه تنها، هنگامی که قادر به بسیج توده‌ها گردد، همه سدها و موانع را از سر راه برداشته و بر بزرگترین قدرت مادی نهفته در یک انسان یا یک سیستم نیرومند، فائق می آید. تقریباً همة ملتها دارای یک چنین مردان بانفوذ اندیشمندی درمیان خود بوده‌اند. ایران با فرهنگ و تمدّن غنی و باشکوه خود، اندیشمندانی به جهان تقدیم کرده است که نه تنها بر ایرانیان، بلکه بر اندیشه بشریت تاثیر عمیقی بجای گذاشته‌اند. دکتر علی شریعتی یکی از این روشنفکران چند بعدی است که نامش در کنار بزرگانی چون فرانتس فانون، ژان پل سارتر، ژاک برک، گورویچ، آلبر کامو و لوئی ماسینیون که بر قلمرو اندیشه‌های جهانیان حاکم بوده‌اند، ثبت است.
ادامه مطلب ...

تغییر در وضعیت زنان یکی از دریغ‌های شریعتی بود

-شریعتی از معدود افرادی بود که زن را از حاشیه به متن آورد. فاطمه (س)، زینب (س)، سمیه و سایر زنان بزرگ، از جمله زنانی هستند که شریعتی مصرانه و با منطق قصد دارد آن‌ها را سرمشق زن ایرانی معرفی کند.


-تغییر در وضعیت زنان یکی از دریغ‌های شریعتی بود که نواندیشان وطنی کم‌تر به این موضوع پرداخته‌اند.



پروین بختیار نژاد/فعالان امور زنان

سی‌ویکمین سالروز درگذشت دکترعلی شریعتی

پوستر شریعتی در میوه فروشی

چند جوان، شاید هم چند لیسانسیه بیکار در محله چهارراه کوکاکولای تهران، پول روی
پول بگذارند، قرض بگیرند از پدر و مادرشان، شریکی یک مغازه میوه‌فروشی اجاره کنند، معلوم استکه دیگر پوستر «قهوه‌چی چپق به دست با لبخند» یا عکس گل و گیاه به در و دیوار مغازه‌شان نمی‌زنند.
 یک موقعی بود که میوه‌فروش‌ها عکس میوه‌های خارجی و لوکس را می‌زدند در مغازه‌هایشان که اشتهای مشتریان را تحریک کنند، ولی پوستر دکتر شریعتی در مغازه میوه‌فروشی کمی غیرمنتظره است.
 وقتی هم با چشم‌های گرد شده از تعجب بپرسی «پوستر شریعتی را برای چی زدید؟ می‌شه عکس بگیرم؟» با غرور می‌گوید: دکتر رو دوستش دارم! اشکالی نداره، عسکتو بگیر.

جوان پشت دخل میوه‌فروشی حتما 5ـ4 سالی بعد از درگذشت شریعتی متولد شده است، اما به قول خودش دکتر را طوری دوست دارد که پوسترش را زده است پشت دخل مغازه، طوری که همه ببینند. واقعیت این است که سایه دکتر‌علی شریعتی با گذشت بیش از 35سال از درگذشتش، هنوز بین مردم زندگی می‌کند؛ چه بر خواص، چه بر عوام، عده‌ای دوستش دارند و عده‌ای هم نه، هم عوام، ‌هم خواص، برایش جوک و پیامک و پ.ن.پ می‌سازند، هم عوام، ‌هم خواص با همه اینها شریعتی هنوز هست.

 دکتر شریعتی مثل تختی، مثل مرحوم طالقانی، پوسترخورش ملس است، اگر آقاتختی، کشتی‌گیر مردمی و لوطی و دوست‌داشتنی بود، لابد برای عده‌ای، هم شریعتی روشنفکر مردمی و لوطی و دوست‌داشتنی است و شریعتی شاید تنها روشنفکری باشد که حتی میوه‌فروش‌ها هم پوسترش را می‌خرند.


درنگی در کویریات علی شریعتی

و فکر کن که چه تنهاست
اگر که ماهی کوچک
دچار آبی دریای بی‌کران باشد (سهراب سپهری)
 
مرحوم شریعتی می‌گفت که سه سنخ نوشته دارد: اسلامیات، اجتماعیات و کویریات. اسلامیات و اجتماعیات، تناسب تامی با کوشش‌ها و کندوکاوهای روشنفکرانه و دین‌شناسانه‌‌ی شریعتی داشته است. قرائت او از مفاهیم و مقولات و شخصیت‌هایی چون تشیع، ایدئولوژی، مارکسیسم، اگزیستانسیالیسم، اومانیسم، سوسیالیسم، دموکراسی، اسلام، پیامبر اسلام، علی(ع)، حسین(ع)، ابوذر، ابوعلی‌سینا، سارتر، کامو، هایدگر، ماسینیون و... را پیش چشم مخاطبین قرار می‌دهد. در مقابل شریعتی در کویریات دلمشغول احوال اگزیستانسیل و زیر و زِبَر شدن‌ها و تلاطم‌های وجودی خویش است و تأملات و یافته‌های خویش در باب خدا، هستی، انسان، ارزش، معنای زندگی و... را بی‌باکانه بر آفتاب می‌افکند و چندان در بند قضاوت عمرو و زید نیست. او به‌سان ماهی کوچکی که به سر وقت جهان پیرامون رفته و دچار فخامت و عظمت دریای بیکران هستی شده، هر از گاهی سربر می‌آورد و اخگرها و یافته‌های خویش را در منظر دیگران قرار می‌دهد. تأملات کویری شریعتی را می‌توان در با مخاطب‌های آشنا، هبوط در کویر و گفت‌وگوهای تنهایی سراغ گرفت. شریعتی نظیر کثیری از متفکران به مقولاتی چون خدا، امر متعالی و ساحت قدسی جهان، که  می‌توان آن را به مفهوم فراخ «الوهیت» تعبیر کرد، می‌اندیشیده است. کثیری از بصیرت‌ها و آموزه‌های او در این باب را می‌توان در کویریات جست‌وجو کرد و فراچنگ آورد.

در این مقاله می‌کوشم با مدّ نظر قراردادن تمام آنچه به کویریات موسوم است، قرائتی موجه از مواجهه‌‌ی شریعتی با امر متعالی به‌دست دهم. در این نوشتار، صورت‌بندی من از چگونگی مواجهه‌‌ی او با امر متعالی مبتنی بر دو پیش‌فرض است: نخست آنکه احوال اگزیستانسیل شریعتی که به نحو مبسوط در این آثار بیان شده‌اند، متناسب با نگرش او به جهان پیرامون در آن احوال است. در واقع، احوال وجودی شریعتی متناظر با چگونگی پدیدارشدن جهان بر او در آن اوقات است. به تعبیری فلسفی‌، احوال و تجاربی که شریعتی از آنها پرده برمی‌گیرد، متناظر و متلائم با همان مفروضات انتولوژیکی‌ای هستند که محل بحث کنونی ما است. گمانه‌زنی در باره‌ی مفروضات هستی‌شناختیِ آن تجربه‌های اگزیستانسیل در اینجا محوریت دارد. پیش‌فرض دیگر این است که گویندۀ این سخنان (علی شریعتی) انسان صادقی بوده و هرآنچه بر قلم او در کویریات جاری می‌شده، مطابق با آن چیزی بوده است که او به عیان تجربه می‌کرده و بر آن می‌شده تا آنها را، چنانکه رخ داده، با دیگران درمیان گذارد.

ادامه مطلب ...

فروش کتاب های شریعتی چقدر بود

-سر جمع نسخه های چاپ شده از آثار تنها یک نویسنده،شادروان دکتر علی شریعتی ،به یک حساب سرانگشتی خیلی ساده،(40عنوان*200هزارنسخه)به هشت میلیون میرسد

*کریم امامی (آینده نشر کتاب در ایران)آینده(سال پنجم شماره 4-6،تابستان1358)ص193


-تیراژبعضی از آثار دکتر علی شریعتی،که مردم پسندترین وتکاندهنده ترین آثار باب طبع آن ایام بود،از مرز یک میلیون نسخه گذشت،یعنی دویست برابر تیراژ متعارف یک کتاب متعارف در امروز.

*بهاءالدینخرمشاهی،سیر بی سلوک:مباحثی در زمینه دین،فلسفه،زبان،نقدونشر(چاپ اول:تهران انتشارات معین،1370)ص437