«شریعتی؛ جستجوگری در مسیر شدن» مجموعه گفتارهای شهید آیتالله سیدمحمدحسین بهشتی در بررسی منصفانه آراء و فعالیتهای دکتر علی شریعتی و دفاع از وی در برابر انتقادات مرسوم آن زمان است.
وی که خود از مشارکتکنندگان جدی و ژرفنگر نهضت احیای اندیشه اسلامی شمرده میشد، از معدود افرادی بود که خواستار شناخت واقعیتها و بهرهگیری از نقاط قوت آثار دکتر شریعتی بودند.
وی که در برنامهریزیهای حسینیه ارشاد مورد مشورت قرار میگرفت و خود نیز به ایراد گفتارهایی در آن کانون اندیشه و فرهنگ مبادرت میورزید، همواره درباره دکتر شریعتی و آثار او مورد سؤال قرار میگرفت و از همین روی با مطالعه دقیق آثار و مجالست و گفتگوی صمیمانه اما نقادانه با دکتر شریعتی، سعی در فهم و درک مواضع فکری وی نمود و آنگاه که صداقت و تشنگی برای دریافت حقایق و تلاش بیشائبه برای نشر معارف اسلامی را در او لمس و درک نمود، بیباکانه و بدون واهمه از هجمه روشنفکران دینگریز از یک سوی و متحجران کجاندیش از سوی دیگر، به روشنگری پرداخت و در این راه چه لطمات و صدمات که متحمل نشد، چنانچه در لابلای سطور این کتاب نیز از درد و رنجی که در راه دفاع از حقیقت بر او رفته است اشارتها میتوان یافت.
نخستین بخش کتاب به گفتاری از آیتالله شهید دکتر بهشتی اختصاص دارد که در تاریخ ۲۹/۳/۵۹ در دانشکده نفت آبادان ایراد شده است. در این گفتار از خاستگاه اجتماعی دکتر شریعتی، اینکه وی خود را ساخته و پرداخته رنج میدانست، ویژگیهای شخصیت او، تشنگی او برای دانستن و جستجوگری، اندیشه پویا و پرتحرک و خلاق او سخن رانده شده است.
شاه بیت گفتار آیتالله بهشتی را شاید بتوان در این عبارت یافت: «دکتر چنین کسی بود، آرائش، اندیشههایش، برداشتهای اسلامیاش، برداشتهای اجتماعی اش در حال دگرگونی و در مسیر شدن بود چون انسان، موجودی است در حال شدن، نه فقط انسان، همه موجودات عالم طبیعت واقعیتهای شدنی هستند ولی انسان در میان همه موجودات شدنش شگفتانگیزتر است.»(صفحه۲۸ همین کتاب) بخش دوم کتاب به دو گفتار از ایشان اختصاص دارد که در پاسخ به ایراداتی بوده است که آیتالله مصباح در آن زمان بر آثار دکتر شریعتی و بویژه مسئله خاتمیت وارد ساخته بودند.
اما آنچه درباره بخش دوم کتاب باید گفت این است که نمونهای است قابل تأمل در شیوه برخورد با آرای مخالف: در عین صراحت و صلابت، با احترام و حفظ حرمت اشخاص درآمیخته؛ در عین بررسی و نقد و نظر علمی، پایبند و متوجه به موازین اخلاقی در عین ایجاز، همراه با وسواس و دقت در انتخاب واژهها و عبارات و متکی به استناد دقیق به منابع و مآخذ.
همانطور که از این گفتار برمیآید، دو گفتار مذکور در پاسخ به ایراداتی بوده است که آیتالله مصباح یزدی در جلسه پایانی درس نهایه در مدرسه منتظریه بر دیدگاه دکتر شریعتی در مورد مسئله خاتمیت وارد ساخته بودند. طلاب مدرسه از آیتالله بهشتی در این باره نظرخواهی میکنند و ایشان پاسخ را موکول به مطالعه دقیق ایرادات طرح شده و مراجعه به کتابهای دکتر شریعتی مینماید و از آنجا که طی تابستان به سفر معمول سالانه به مشهد مقدس مشرف میشد، از آنان میخواهد که در منزل استیجاری که در آن سکونت داشت گرد هم آیند تا دیدگاه خود را مطرح سازد. جالب توجه اینکه تأثیر آن جلسه بحث و گفتگو تا زمانی مدید در اذهان جستجوگر طلاب مدرسه برجای ماند که شرح آن را فرصتی دیگر نیاز است.
نکته دیگر اینکه با وجود صراحت در نقد نظرات آقای مصباح، توصیه فراوان به حفظ حرمت ایشان به عنوان مدرسی دلسوز و تلاشگر شده است تا مبادا فضای سالم برای گفتگو و مناظره علمی به عصبیت و هوای نفس آلوده گردد. و بالاخره، همچنانکه در طول کتاب نیز مشهود است، نکته سخت چشمگیر، پایبندی به اصول و مواضع بنیادین در قبال مسئله دکتر شریعتی در گفتارها و مصاحبههای گوناگون، چه پیش و چه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، و پرهیز از فرصتطلبیهایی است که دامان بسیاری از بزرگان این نهضت را گرفته بود.
در بخش سوم، چهار مصاحبه از آیتالله شهید بهشتی درج شده است. «نقش شریعتی در جنبش دانشجویی خارج از کشور» بخشی از یک گفتوگوست که در پاسخ به اظهارات ابوالحسن بنی صدر در آستانه انتخاب اولین رئیس جمهور ایران بیان گردیده. «شریعتی، درخششی در تاریخ انقلاب و اسلام» مصاحبهای است که به تاریخ ۶۰/۳/۲۴ در روزنامه اطلاعات منتشر شده. مصاحبه سوم به عنوان «شریعتی همواره رو به اصالت اسلامی پیش میرفت» به تاریخ ۲۹/۳/۱۳۶۰ انتشار یافت. چهارمین مصاحبه، با مجله راه زینب، به تاریخ ۶۰/۲/۲۲ و با عنوان «دکتر شریعتی از استعدادها و قریحههای برجسته زمان ماست» صورت گرفته است که در چاپهای قبلی این کتاب نیامده بود.