دکتر شریعتی از دید دیگران

گفتارهایی پیرامون شخصیت و آراء دکتر علی شریعتی

دکتر شریعتی از دید دیگران

گفتارهایی پیرامون شخصیت و آراء دکتر علی شریعتی

اسلام انقلابی و گفتمان های رقیب

گفتوگوی نیما رایگان با احسان شریعتی


گفتمان‌های رقیب چگونه از نیروی‌آزادشده توسط شریعتی یارگیری کردند؟

گفتمان رادیکال اسلامی که دکتر علی شریعتی  آن را پایه گذاشت، گفتمانی بود که فارغ از مجموعه تحول‌آفرینی ها و خروشی که در پایان دهه چهل و سراسر پنجاه در ایران ایجاد کرد در سال 57 و برغم فقدان مبدع و رهبر آن یعنی شخص شریعتی، رقیبی جدی برای گفتمان بعدا مسلط در انقلاب بود . از سویی به نظر می رسد این گفتمان بسیار ریشه دارتر از آن است که ابداعش به شریعتی نسبت داده شود و باید ردپای آن را در تحولات نزدیک به 150 ساله ایران جستجو کرد. گرچه شریعتی توانست عناصری تازه و انقلابی در آن وارد کند که با جو جهانی و داخلی آن روزگار سازگاری بیشتری داشت. برخی معتقدند انقلاب ایران محصول کوشش های نظری شریعتی است و گفتمان پی‌ریزی شده توسط او را از هر گفتمان دیگر دخیل‌تر در تحولات آن سال‌ها می‌دانند و برخی دیگر هم برآنند که گفتمان چپ اسلامی شریعتی را تنها باید به مثابه گفتمانی بیقرار ارزیابی کرد که نتوانست در منازعات سیاسی سال‌های بعد به هژمونی دست یابد. این موضوعی است که به اختصار با احسان شریعتی مطرح کردیم. موضوعی ناظر بر این‌که شریعتی‌گرایی در کجای منازعات گفتمانی دوران معاصر ما ایستاده است...

ادامه مطلب ...

فلسفه نوروز از دیدگاه دکتر علی شریعتی

سخن تازه از نوروز گفتن دشوار است. نوروز یک جشن ملی است،‌جشن ملی را همه می‌شناسند که چیست، نوروز هر ساله برپا می‌شود و هر ساله از آن سخن می‌رود. بسیار گفته‌اند و بسیار شنیده‌اید؛ پس به تکرار نیازی نیست؟ چرا، هست. مگر نوروز را خود مکرر نمی‌کنید؟ پس سخن از نوروز را نیز مکرر بشنوید. در علم و ادب تکرار ملال‌آور است و بیهوده؛ “عقل” تکرار را نمی‌پسندد؛ اما “احساس” تکرار را دوست دارد، طبیعت تکرار را دوست دارد، جامعه به تکرار نیازمند است، طبیعت را از تکرار ساخته‌اند؛ جامعه با تکرار نیرومند می‌شود، احساس با تکرار جان می‌گیرد و نوروز داستان زیبایی است که در آن، طبیعت، احساس و جامعه هر سه دست‌اندرکارند.
نوروز که قرن‌های دراز است بر همة جشن‌های جهان فخر می‌فروشد، از آن رو “هست” که یک قرارداد مصنوعی اجتماعی و یا یک جشن تحمیلی سیاسی نیست، جشن جهان است و روز شادمانی زمین، آسمان و آفتاب، و جوشِ شکفتن‌ها و شور زادن‌ها و سرشار از هیجانِ هر “آغاز”.
جشن‌های دیگران، غالباً انسان‌ها را از کارگاه‌ها، مزرعه‌ها، دشت و صحرا، کوچه و بازار، باغ‌ها و کشتزارها، در میان اطاق‌ها و زیر سقف‌ها و پشت درهای بسته جمع می‌کند: کافه‌ها، کاباره‌ها، زیرزمینی‌ها، سالن‌ها، خانه‌ها … در فضایی گرم از نفت، روشن از چراغ، لرزان از دود، زیبا از رنگ و آراسته از گل‌های کاغذی، مقوایی، مومی، بوی کندر و عطر و … اما نوروز دست مردم را می‌گیرد و از زیر سقف‌ها، درهای بسته، فضاهای خفه، لای دیوارهای بلند و نزدیک شهرها و خانه‌ها،‌ به دامن آزاد و بیکرانة طبیعت می‌کشاند: گرم از بهار، روشن از آفتاب، لرزان از هیجانِ آفرینش و آفریدن، زیبا از هنرمندی باد و باران، آراسته با شکوفه، جوانه، سبزه و معطر از:
“بوی باران، بوی پونه، بوی خاک،

ادامه مطلب ...

پیمان دو نسل

شریعتی پیام کنفدراسیون را در موقعیتی نوشت که حدود 10 سال از انزوای مصدق و تبعید او به احمدآباد می‌گذشت. در این پیام، که دکتر مصدق «زندانی بزرگ» خطاب شده، آمده: «شعله‌هایی که امروز دل‌های ما را در جهاد گرم می‌دارد زبانه‌های آتشی است که تو برافروختی... ما به تو اعلام می‌کنیم که بنائی را که پی ریختی می‌سازیم... ما اطمینان داریم دست‌های جوانی که امروز در دو دست پیر و توانای تو به پیمان جای می‌گیرند مسیر تاریخ وطن ما را عوض خواهند کرد.»

مصدق، که سال‌ها از مناسبت‌های اجتماعی جدا افتاده نیز در پاسخ نوشته: «مندرجات مؤثر این پیام حالی برایم نگذاشت و آن را دگرگون ساخت... تأثیر کلام در شنونده دال بر صحت قول گوینده است.»


با این‌که سال‌ها درباره‌ی این اسناد صحبت شده و این‌جا و آن‌جا گوشه‌هایی از آن‌ها منتشر شده است، به تازگی نسخه‌ی اصلی آن‌ها به دستِ خانواده‌ی شریعتی رسیده است و برای نخستین بار در وبسایت بنیاد شریعتی منتشر شد.


در موردِ شریعتی در کنگره‌ی لوزان، علی رهنما (با تکیه بر شهادت برخی از اعضای کنفدراسیون) در بخشی از کتاب خود، مسلمانی در جستجوی ناکجاآباد، مفصل نوشته است که از صفحات 169 تا 171 آن کتاب نقل می‌شود.




ادامه مطلب ...

حالا می فهمی چرا دکتر با چنان دردی از تنهایی اش می نوشت

-آقای خرسند، یکی از سوالاتی که به صورت طبیعی در مواجهه با شما به ذهن متبادر می شود نحوه ارتباط تان با مرحوم دکتر شریعتی و کیفیت این رابطه است، شریعتی از شما به عنوان قوی ترین نویسنده یی که نثر امروز را در خدمت ایمان دیروز قرار داده است، یاد می کند و این چیزی فراتر از یک رابطه معمول میان استاد و دانشجو است. کمی در این رابطه توضیح می دهید؟
بله، شریعتی به لحاظ سنی هفت سال از من بزرگ تر بود اما چون من در دوره دبیرستان به دلیل مشکلات مالی ناچار شدم چند سالی ترک تحصیل کنم در سال 43 وارد دانشگاه شدم و همان سال نخستین سال تدریس شریعتی در دانشگاه فردوسی مشهد بود. در واقع نخستین ساعت شروع دانشجویی من در رشته ادبیات با اولین ساعت تدریس اسلام شناسی شریعتی در دانشگاه مصادف بود و از همان آغاز هم با شناخت پیشینی که از شریعتی و پدرش- مرحوم استاد شریعتی- داشتم رابطه یی عمیق و قلبی میان ما ایجاد شد. شریعتی از همان ابتدا رابطه اش با من از جنس روابط معمول میان استاد و دانشجو نبود و آنچه من در او می دیدم بسیار فراتر و برتر از یک استاد ساده دانشگاه بود. ادامه مطلب ...

نظر شریعتی درباره «ولایت فقیه» چه بود؟

شریعتی شخصیتی که به اندازه کافی موافق و مخالف داشته و دارد و همیشه یک پای دعواهای سنتی سیاسیون و روشنفکران سه دهه پس از انقلاب بوده است.


طبیعتا شریعتی نه بدون اشتباه بوده و نه 100 درصد باطل، اما جدای از همه این مباحث که فرصت جداگانه‌ای می‌طلبد به نظر می‌رسد هنوز بخش‌هایی از تفکر وی که برای نسل امروز قابل استفاده می‌باشد ناشناخته مانده است. لذا بخشهایی از اشارات مسقیم وی پیرامون مبحث «ولایت فقیه» عینا نقل می‌شود:

«با آغاز دوران غیبت بزرگ و خاتمه کار نُواب انتصابی - که امام به وسیله آنها، در نهان، بر مردم خویش حکم می‌راند و مردم، از طریق این بابهای تعیین شده، با شخص رهبر تماس داشتند و وظیفه اجتماعی خود را از او کسب می‌کردند و حقیقت اعتقادی مذهب خویش را از او می‌پرسیدند - رابطه قطع می‌شود و مسئولیت امام به مردم واگذار می‌شود و دوران انتصاب پایان می‌گیرد و عصر انتخاب فرا می‌رسد.

ادامه مطلب ...

سوسن: شریعتی دو بار تصمیم به خودکشی گرفت


برخلاف تصورات موجود در جامعه پیکر دکتر شریعتی هنوز به خاک سپرده نشده است، در واقع پیکر او کنار مرقد مطهر حضرت زینب(ع) در حال نگهداری است و تمام تلاشها برای انتقال پیکر به ایران ناتمام باقی مانده است، انجمن اسلامی دانشجویان شهید بهشتی به مناسبت سالگرد تولد دکتر شریعتی، مراسم یادبودی برای این متفکر معاصر کشورمان برگزار کرد.سوسن شریعتی در این مراسم با بیان اینکه شریعتی در یک خانواده مذهبی و روحانی زاده شد و از همان ابتدا تحت تعالیم اسلامی پدر خود قرار داشت به بررسی مقاطع مختلف زندگی او پرداخت و گفت: شریعتی دو بار تصمیم به خودکشی گرفت. یکبار زمانی که در 15 سالگی با فلسفه مادی گرایانه آشنا شد و چنان از مرگ در ساختار ذهنی خودش به هراس افتاد که تصمیم به خودکشی گرفت و به قول خودش مولانا او را نجات داد. یکبار دیگر هم در فرانسه چنین وضعیتی برای او روی داد. بنابراین شریعتی همواره در محیطی چند گانه زیسته و در سراسیمه گی و اضطراب انتخاب به سر برده است که همین زندگی او را به یک تراژدی تبدیل می کند. تراژدی از نوع انتخاب؛ تراژدی انتخاب بین سنت و مدرنیته، انتخاب بین تقویم فرهنگی و تقویم تاریخی و انتخاب بین اتوپیا و اسطوره.وی در ادامه گفت: شریعتی بر خلاف حرف هایی که پیرامون آثارش گفته می شود، در تمام کتابهای خود هیچ دستورالعملی را به خواننده نداده است و برای مخاطب خود تعیین تکلیف نکرده است. او در آثار خود تنها به ارایه روش پرداخته است.

ادامه مطلب ...

آیا گروه فرقان تحت تأثیر شریعتی بود

گروه فرقان افراطی­ترین گروه چپ گرای مسلمان بود که نخستین ترورهای سیاسی را در جمهوری اسلامی سازمان داد. رهبران جوان این سازمان که خود را وارث اندیشه­های دکتر شریعتی می­دانستند، به شدت با روحانیان  و طرفداران آن­ها مخالف بودند و هیچ یک از گروه­ها و حزب­های موجود را به رسمیت نمی­شناختند.این گروه هواداران و اعضای اندکی داشت امّا با ترور شخصیت‌های برجسته­ای مثل سپهبد ولی الله قرنی،آیت الله مرتضی مطهری،هاشمی رفسنجانی،حاج مهدی عراقی و دکتر مفتح درابتدای انقلاب، نگاه را به سمت گفتمان چپ اسلامی متوجه کرد.


 با وجود این­که برخی از صاحبنظران معتقد هستند که گروهک تروریستی فرقان به شدت تحت شریعتی بوده است امّا برخی دیگر این مسأله را رد می­کنند و می­گویند هر چند ممکن است در مباحثی مثل موضع­گیری بر علیه روحانیت این­ها تحت تأثیر شریعتی بوده­اند امّا کارهای تروریستی گروه فرقان هرگز درمرام شریعتی نمی­گنجد.

ادامه مطلب ...

میر حسین موسوی و شریعتی

دکتر علی شریعتی قبل از یکی از سخنرانیهایش در حسینیه ارشاد از مخاطبانش خواست تا از نمایشگاه نقاشی یک زوج جوان در راهرو های حسینه دیدن کنند.

زوجی که آینده آنان را در خشان پیش بینی کرد.

تابلوها نام حسین رهجو و زهرا رهنورد را بر خود داشت.حالا پس از گذشت ۳۵ سال کمتر کسی نام واقعی زهرا رهنورد و نام مستعار میر حسین موسوی را به یاد دارد.

----------------------------------------------------------------------

محمد توسلی معتقد است: «گفتمان میرحسین موسوی از نوع روشنفکری با نگاه توسعه گرایانه است. وی هماهنگ با روشنفکران دینی حرکت می‌کند و افکار وی ریشه در تفکرات شریعتی دارد».

شریعتی، معرفی تیپ جدید دین دار

نویسنده این مقاله که فرزند دکتر شریعتی است از بین ویژگی‏های متعدد پدر خود که بدان‏ها اشاره می‏کند این ویژگی را برجسته می‏سازد که شریعتی تیپ جدید دین‏دار را به جامعه معرفی کرده است و لذا نوشته خود را به نوعی سامان می‏دهد که این الگوی متفاوت مسلمانی معرفی شده و پیش ‏زمینه‏ های آن آشکار گردد. به همین منظور ابتدا مخاطبان شریعتی را در دو گروه متفاوت دسته ‏بندی می‏کند. یکی انسان قرن بیستمی که آگاه است و مضطرب و دیگری مؤمن متعصب محصور در سنّت‏ های کهن. به گفته نویسنده دکتر شریعتی خود هر دو گونه از این روزیست را تجربه کرده است. لذا تلاش شریعتی آن است که گروه نخست را به مذهب دعوت کند و گروه دوم را به پرسش و تغییر، چرا که شریعتی به نوع دین‏داری این گروه دین‏دار اعتراض‏ های فراوانی دارد. در این فرازها نویسنده نگاه شریعتی به دین و انتظارات او را از دین و نیز شیوه دعوت او به دین را تحلیل می‏کند و تأکید دارد که شریعتی بحث را از حقانیّت دین آغاز نمی‏کند بلکه آغاز حرکت او شناسایی نیازهای انسان است. نویسنده سپس تحت عنوان گستره و محتوای این بازبینی، پنج عنوان را مطرح می‏کند. و در ذیل هر یک فرایند رسیدن به این تیپ جدید دین‏دار را مورد مطالعه قرار می‏دهد

ادامه مطلب ...