سی و یکمین سالروز درگذشت دکتر علی شریعتی نیز فرارسید. روشنفکر 44 سالهی ایران، همچنان یکی از برجستهترین کانونهای رجوع و مطالعه و نقد و بررسی است. موثرترین روشنفکر این سرزمین با وجود اینکه از همه سو در معرض تندترین و گزندهترین انتقادها و طعنهاست، هنوز با اقبال اهل نظر و مطالعه و دانشآموزان و دانشجویان و فعالان اجتماعی روبرو میشود. اگر طرفداران و مبلغان و علاقهمندان او همچون تنوع «کشتی نوح» گونهگوناند، منتقدان و مخالفان وی نیز بس متکثرند؛ از لیبرالهای اقتصادی ـ وحتی سیاسی ـ تا فاشیستها، و از متعصبان مذهبی و سنتگراها و بنیادگراها تا ضدمذهبیها، و از استادان دانشگاه تا آنها که نسبتی با کتاب و دانش ندارند، بهگونهای غریب، مخالفان و منتقدان شریعتی نیز حضور دارند و متنوعاند. جالب آنکه برخی آثارش را نخوانده، به نفی و طعن نشستهاند، و جمعی نیز بهاتکای گزینشهای ویژه، به مخالفت با او پرداختهاند. با این همه، آنچنان که ذکر شد، و آنگونه که فضای عمومی جامعه شواهد متعددی را بهدست میدهد، شریعتی هنوز با اقبالی قابل توجه روبروست. علت ـ علل ـ چیست و کدامست؟
در این مختصر، به برخی از علل ـ بسیار مختصر و به اجمال ـ اشاره میشود.
به نظر میرسد شریعتی همچنان ـ و هنوزـ مورد رجوع و توجه است؛ چرا که او:
1. با طرح مثلث «آزادی، برابری و خودآگاهی[یا عشق یا عرفان] نظریهای
را ارایه کرد که با وجود سپری شدن سه دهه از آن هنوز ترسیمکنندهی افقی
برای حرکت و راهنمایی برای تدوین راهبرد است.
2. با طرح توامان دموکراسی سیاسی و دموکراسی اقتصادی، بر کلیدیترین مشکلات این دیار، انگشت نهاد؛ مشکلاتی که هنوز واقعی و عینی است و راه برونشد از آنها نیز تکسویه بهنظر نمیرسد.
3. با نقد «طبقه مفسر رسمی و متولی دین» و با عنایت به تکوین یک حکومت دینی در ایران، پس از درگذشتاش، ملاحظات و تاملات فراوانی را در آثار خود بهیادگار گذاشت که خواندنی است.
4. پروژهی «پروتستاتیسم اسلامی» و آراء نوگرایانهی وی در حوزهی اندیشهی دینی، با توجه به بافت جامعهی ایران و نیز حکومت دینی متکی بر قرائت سنتی و چهارچوبهای فقاهتی، همچنان واجد جذابیت و محل توجه است.
5. پرسشها و تشکیکها و نقدهای او بر دین سنتی، برای نسل پرسشگر و نقاد، واجد جذابیتهای انکارناپذیر است.
6. تبیینهای ناسیونالیستی او و توضیح «هویت ایرانی ـ اسلامی» برای مخاطب ایرانیاش بهقدر لازم خواندنی است.
7. جان پرشور و روح حساس و مشتعل و عاشق شریعتی، هرجا که فضایی و مجالی برای عرضه یافته، مخاطب را هم شیفته ساخته است.
8. ادبیات و کلام سحرانگیز وی، هنوز کهنه نشده است…
9. پلی که او میان دانشگاه و جامعه [توده] برپاساخت، هنوز از جمله ویژگیهای منحصر بهفرد وی ـ یا بس کمیاب ـ محسوب میشود که اقبال به او را از منظری دیگر توضیح میدهد.
10. سرانجام وجه اعتراضی و انتقادی نهفته در آثار مکتوب و شفاهی وی، دریچهای برای تنفس و مجالی برای همدلی «خستهگان از وضع موجود» فراهم میآورد.
بیشک، بر این فهرست میتوان افزود؛ آنچه که ذکر شد، تنها برخی از علل و دلایلی هستند که اقبال غریب و قابل توجه به آثار صوتی و کتابهای دکتر شریعتی را توضیح میدهند.
با وجود آنکه نسل نو ایران در عصر ارتباطات و زمانهی انفجار اطلاعات و نیز در برابر حجم باورنکردنی از دادهها و نظریات قرار دارد ـ و ماهوارهها و اینترنت آن را بهشکلی باورنکردنی بسط میدهند ـ اما جالب توجه است که همچنان شریعتی، از منظرها و زوایای گوناگون، و با نقطهعزیمتها و علل و دلایل متعدد و مختلف، مورد مراجعه قرار میگیرد و خوانده میشود و «زندگی میکند».
31 سال از درگذشت شریعتی سپری میشود، ولی روشنفکر 44 ساله همچنان به زندگی خود در ایران ـ و جهان ـ ادامه میدهد…
سی و یکمین سالروز درگذشت دکتر علی شریعتی
گفتنی است آقای پناهیان پیشتر نیز از «نقش دکتر شریعتی در ریزش و انحراف نیروهای انقلابی» سخن گفته بود.
قسمتی از سخنرانی در هیات شهدای گمنام تهران علیرضا پناهیان/ 23/4/1391
مهندس میرحسین موسوی،مقام بلدپایه حزب جمهوری اسلامی ونخست وزیر سابق ایران،گفته است:موقعی که حزب جمهوری اسلامی برای عضو گیری پرسشنامه پخش کرد،بیش از سه میلیون پرسشنامه در عرض یکی-دو ماه جمع آوری شد که بیش از نود درصد پرکنندگان این پرسشنامه در مقابل این سوال که چه کتابهایی را مطالعه کرده اید،از کتاب های دکترشریعتی نام برده بودند،یعنی اکثریت قریب به اتفاق مردم.
*قاسم میرآخوری وحیدر شجاعی،شریعتی در نگاه مطبوعات(چاپ اول:تهران،انتشارات قلم،1377)ج2،ص50،به نقل از روزنامه اطلاعات،29خرداد1391
صدایی که در آن از «روشنفکر و مسئولیت آن در
جامعه» میگفتی. میخواهم بروم و «یکبار دیگر ابوذر» را بشنوم و زندگی کنم. علی
شریعتی عزیز؛ دوست نادیدهام؛ اصلا قصدم این نیست که از گزارههای منطقی و تحلیلی
برای این نامه استفاده کنم؛ گزارههای من همه انشایی هستند؛ اصلا میخواهم انشایی
درباره شما بنویسم، انشایی که بیتکلف باشد، ساده باشد، دکتر جان یادت هست روزگاری
میگفتند: «آی عشق چهره آبیت پیدا نیست»، یادت هست میگفتند
«نه بهخاطر آفتاب، نه بهخاطر حماسه، بهخاطر سایه بام کوچکش{...} نه بهخاطر جنگلها نه بهخاطر دریا، بهخاطر یک برگ، بهخاطر یک قطره»، یادت هست چقدر از انسان میگفتند و اینکه «انسان دنیایی است»، یادت هست چقدر آدمها گریستند «بهخاطر یک قصه در سردترین شبها تاریکترین شبها»، یادت هست چقدر «بهخاطر هر چیز کوچک و هر چیز پاک به خاک افتادند»! چه میگویم حتما شما یادت هست، حتما شما یادت هست که با شوری عظیم در شریان رگهای جوانان مسلمانی میدمیدی که عاشق شوند، عاشق شوند به خیابان شمیران، حسینیه ارشاد، روزهای...، آنها عاشق بودند که به «کویر» آمدند و «اسلامشناسی» را از تو آموختند؛ دکتر جان شما به خیلیها که میپرسیدند «از کجا آغاز کنیم؟»
ادامه مطلب ...
شریعتی در سراسر عمرش درصدد تحقق سه آرمان کلی عرفان، برابری و آزادی بوده است. او ابوذر را انسانی میدانست که سه وجه عرفان، عدالت و آزادی را در خود جمع دارد. اما در برخی آثار خود، شریعتی نشان میدهد که ابوذر را بیشتر به دلیل گرایشهای تند و قاطع ضد اشرافی او می پسندد.
به دلیل غلبه عنصر فکری عدالت خواهانه و ضدطبقاتی در شریعتی، او در نهایت ابراز میدارد که اسلام و مارکسیسم در مبارزه ریشهای با سرمایه داری هم هدفند و تنها تفاوت در این است که شعار اسلام که ضداستضعاف است، ماندگارتر از شعار مارکسیسم، که صرفا ضدسرمایه داری است، میباشد.
ادامه مطلب ...