نمیخواهم بدانم کوزهگر از خاک اندامم
چه خواهد ساخت
ولی بسیار مشتاقم
که از خاک گلویم سوتکی سازد
گلویم سوتکی باشد
بدست کودکی گستاخ و بازیگوش
و او یکریز و پی در پی
دم گرم و چموشش را بفشارد در آن بی هیچ فریدی
و خواب خفتگان خفته را آشفتهتر سازد
بدینسان بشکند در من
سکوت مرگبارم را!
برخی شعر فوق رابه دکتر
شریعتی منتصب می کنند اما این شعر مطعلق به مرتضی موسوی و در کتابی با عنوان « سوتک » در سال 1365 به چاپ
رسیده است که در آن مجموعه ی اشعار سید مرتضی موسوی گرد آمده است. نخستین
شعر این مجموعه که با مقدمه ی یحیی شیدا به چاپ رسیده است، سوتک نام دارد (
با تاریخ مردادماه ۱۳۴۸) و همان شعری است که منصوب به دکتر علی شریعتی است
که در پشت جلد برخی از کتابهای شریعتی در ایران آمده بود و اشتباهاً به
نام او شناخته شده است.
آنگونه که در مقدمه ی این اثر آمده « سید مرتضی
موسوی فرزند سید قاسم در 4 آذرماه 1321 در ده « رشت آباد قدیم » وابسته به
شهرستان اهر دیده به جهان گشود» ه است. وی تحصیلات ابتدایی را در زادگاه
خود و متوسطه را در اهر به اتمام رسانده و در ادامه از دانشسرای تبریز فارغ
التحصیل شده و به شغل معلمی روی می آورد. اشعار او در روزنامه های کیهان،
اطلاعات، مجله جوانان و عصرتبریز به چاپ می رسد و آثار انتقادی او باعث می
شود« خشم صاحبان قدرت را برانگیزد و با دست ساواک شکنجه ها بیند و در
گوشه ی سیاهچال ها روزگار سپری سازد و عاقبت در 16 تیرماه 1354 به حیات
پرماجرای خود خاتمه دهد...»
افراد بسیاری اذعان کرده اند که شعر « سوتک » از آن شریعتی نیست و
اعلام می کنند که نمی دانند از آن کیست؟ امیدوارم این شعر معروف به نام
شاعر آن بازشناخته شود.